92 میلیون تومان
(نیازمند استعلام قیمت در لحظه خرید)
100 دلار
3100 دلار + ویزا + پرواز
امکان ثبت نام بصورت سینگل وجود ندارد
سفر ما در ساعت ۰۸:۵۵ صبح از فرودگاه امام خمینی آغاز می شود. پس از یک پرواز کوتاه، ساعت ۱۱:۵۰ به استانبول می رسیم و سپس در ساعت ۱۴:۱۰ از استانبول به مقصد اولان باتار، پایتخت مغولستان، پرواز می کنیم.
در ساعت ۰۳:۳۰ بامداد به اولانباتار میرسیم و پس از انجام امور فرودگاهی، به سمت هتل میرویم و استراحت میکنیم.
پس از صرف ناهار، زمان آن است که نخستین گشت شهریمان را آغاز کنیم و با حالوهوای پایتخت مغولستان آشنا شویم. اولانباتار شهریست که در ارتفاعات سرد و وسیع مغولستان قرار گرفته و با بیش از ۱.۵ میلیون نفر جمعیت، خانه ی نیمی از مردم کشور است. شهر ترکیبیست از معماری روسی، ساختمان های مدرن و ردپای فرهنگی بومی که در دیوارنگاره ها، نقشهای سنتی و مغازههای صنایع دستی خودنمایی می کنند.قدم زدن در اولانباتار فرصتیست برای دیدن مغولستان معاصر؛ جایی که هنوز صدای گالش ها، نغمههای حنجره ای و سنت های قدیمی، در کنار ریتم تند زندگی شهری، شنیده می شود.
صبح، پس از صرف صبحانه در هتل، راهی حومه ی اولانباتار می شویم تا از یکی از نمادینترین آثار مغولستان دیدن کنیم: مجسمه عظیم چنگیزخان. این بنای چشمگیر، با ارتفاع ۴۰ متر، بزرگ ترین مجسمه سوارکاری جهان است. سپس به مسیر خود ادامه می دهیم و به سمت پارک ملی ترلج (Terelj) یکی از زیباترین و معروفترین مناطق طبیعی مغولستان حرکت می کنیم. در دل این طبیعت، شب را در اقامتگاه های سنتی مغولها، یعنی یورتها (گر)، سپری می کنیم؛ چادرهایی گرد، پوشیده از نمد و چوب، با دکور سنتی و گرمای اجاق مرکزی که تجربه ای ناب از زندگی عشایری شرق آسیا را به ما هدیه می دهد.
پس از صرف ناهار در دل طبیعت، برنامهای ویژه در انتظار ماست: مراسم سنتی شکار با عقاب. در این نمایش منحصربهفرد، شکارچیان مغولی با لباس های سنتی، هنر باستانی تربیت و استفاده از عقابهای طلایی برای شکار را به نمایش می گذارند.
شبهنگام، در فضای گرم یورتها، گرد هم جمع می شویم تا با موسیقی بومی، سازهای سنتی، نغمههای حنجرهای مغولی و آیینهای محلی بیشتر آشنا شویم.
پس از صرف صبحانه، دل به جادهای می زنیم که ما را به غرب مغولستان می برد؛ جایی که در دل دشت های طلایی و آسمانی بی انتها، ردپای یکی از بزرگترین امپراتوری های تاریخ بر خاک مانده است: قرهقروم، پایتخت کهن امپراتوری مغول.
این شهر تاریخی که در سدهی سیزدهم میلادی، به فرمان چنگیزخان بنیان نهاده شد و در دوران پسرش، اوگتایخان، به اوج شکوفایی رسید، زمانی مرکز فرمانروایی بر نیمی از جهان بود. بازرگانان جاده ابریشم، سفیران خارجی، دانشمندان و صنعتگران از سراسر آسیا، خاورمیانه و اروپا به قرهقروم می آمدند تا در این شهر پر جنبوجوش گرد هم آیند. امروزه، هرچند از شکوه سنگی آن زمان چیزی جز ویرانههای پراکنده باقی نمانده، اما روح تاریخ هنوز در این دشتها جاریست.
صبح، به بازدید از صومعه معروف Erdene Zuu میرویم؛ یکی از کهنترین و مقدسترین بناهای مذهبی در مغولستان. سپس مسیرمان را به سمت شمال و آتشفشان خاموش Uran Togoo ادامه می دهیم.پس از گشتوگذار و دیدار با عشایر منطقه، شب را در یورتهای سنتی در همان حوالی می گذرانیم.
پس از صرف صبحانه، زمانی را به تمرین مقدماتی اسبسواری اختصاص می دهیم و کمی در سبک زندگی عشایر ادغام می شویم.
اسب در مغولستان، بخشی از هویت ملی ست. از کودکی سوارکاری می آموزند و هنوز هم بسیاری از خانواده ها سبک زندگی نیمهعشایری دارند و در حرکت اند، درست مانند گذشته های دور.
بعد از آن، به سوی شهر مورون (Murun) حرکت می کنیم؛ شهری آرام در شمال مغولستان که مرکز استان خووسگول محسوب می شود.
در این شهر، میتوان نشانههایی از مدرنیتهی مغولی را دید: بازارچه های محلی، مدارس، موزه های کوچک، و فضای شهری که با ریتم زندگی عشایری در بیرون شهر در تضاد جالبیست. مورون، دروازهی ورود به سرزمین های بکر شمالیست و بهنوعی تقاطع بین راه سنت و مدرنیته در مغولستان به شمار میرود.
پس از رسیدن، شب را در هتل محلی شهر مورون سپری خواهیم کرد و استراحت می کنیم تا برای ادامهی سفرمان به سوی دریاچه زیبای خووسگول آماده باشیم.
صبح، بعد از صبحانه، راهی روستای هاتگال (Hatgal) در کنار دریاچه خُووسگول (Khovsgol) می شویم؛ بزرگترین دریاچه آب شیرین مغولستان که به آن لقب «خواهر بایکال» داده اند.
اقامت ما در یورت هایی سنتی خواهد بود و زمان آزاد برای گشتوگذار در اطراف این طبیعت آرامشبخش داریم.
صبح، به سمت ساحل دریاچه خووسگول می رویم و در امتداد ساحل پیادهروی میکنیم.
سپس سوار قایق میشویم و از جزایر پراکندهی روی دریاچه بازدید میکنیم؛ جزایری که مأمن گونههای متنوع پرندگاناند.
حوالی غروب به یورت هایمان بازمیگردیم و شب را در آرامش طبیعت سپری میکنیم.
در این روز، دوباره به دل دشت های وسیع و خاموش مغولستان می زنیم و صبح را با تمرین سوارکاری سنتی آغاز می کنیم. با راهنمایی مردمان محلی، سوار بر اسب های کوچک اما چابک مغولی می شویم و با اصولی آشنا می شویم که نسل به نسل در میان عشایر نقل شده اند. این تمرین ها، فرصتی است برای لمس عمیق تری از زندگی چادرنشینی؛ جایی که انسان، اسب و زمین پیوندی ناگسستنی دارند.
سپس راهی دیداری منحصربهفرد می شویم: قبیله بومی ساتان (Tsaatan)، یکی از آخرین اقوام گوزندار در جهان. آن ها در مناطق دورافتادهی شمال مغولستان، نزدیک مرز روسیه، زندگی می کنند و شیوهی زیستشان، ترکیبی نادر از سنت، طبیعت و ارتباطی شگفت با گوزن های شمالیست.
قبیله ساتان، که ریشه هایی عمیق در فرهنگ شامانی دارند، از گوزن ها نه تنها برای حملونقل، بلکه برای تولید شیر، لباس، و حتی آیین های مذهبی استفاده میکنند.
عصر، به سوی اطراف دریاچه خووسگول بازمی گردیم؛ دریاچه ای که در سکوت باشکوهاش، آسمان را مثل آینه در خود تکرار می کند.
صبح پس از صرف صبحانه، مسیر طولانی اما زیبا را به سمت اولانباتار آغاز می کنیم.
عصر، پس از رسیدن به پایتخت، به هتل می رویم و شب را به استراحت می پردازیم.
سفرمان در ساعت ۰۷:۵۵ صبح با پرواز به سمت استانبول ادامه می یابد. در ساعت ۱۲:۲۵ به استانبول می رسیم و پس از توقف کوتاه، ساعت ۱۶:۰۰ به سمت تهران پرواز می کنیم.
در ساعت ۱۹:۳۵ در فرودگاه امام خمینی فرود می آییم و تور مغولستان، این سفر خیال انگیز به سرزمین باد و اسب و آزادی به پایان می رسد.