25 میلیون تومان (نیازمند استعلام قیمت در لحظه خرید)
ورود بدون نیاز به ویزا
790 دلار + هزینه پرواز
امکان ثبت نام بصورت سینگل در این تور وجود ندارد
با پرواز مستقیم از ایران، قدم به سرزمینی میگذاریم که همیشه در آستانهی اروپا و آغوش آسیاست. شهر تفلیس، با کوچههای باریک سنگفرش و بالکنهای رنگی، از همان ابتدا به گرمی ما را میپذیرد. بعد از استقرار در هتل، برای یک گشت آرام در دل شهر میرویم. بوی نان تازه، نور زرد چراغها و آجرهای فرسودهی خانهها، حال و هوای سفر را برایمان رقم میزند.
صبحمان را با کشف چهرهی چندلایهی تفلیس آغاز میکنیم؛ شهری که هر سنگ و دیوارش، قصهای دارد. از تندیس سوارکار واختانگ گرگاسالی، شاهزادهی افسانهای گرجستان شروع میکنیم؛ همان کسی که گفتهاند وقتی قرقاول شکارش در چشمهای داغ افتاد، تصمیم گرفت شهری در همانجا بنا کند. از آنجا مسیرمان را به سمت پل صلح میگیریم؛ سازهای مدرن از فولاد و شیشه که همچون پرندهای گسترده بر رودخانه کورا نشسته و نمادی از تلاقی سنت و آینده در تفلیس است.
قدمزنان وارد خیابان روستاولی میشویم؛ خیابانی که قلب تپندهی فرهنگی و سیاسی این شهر است. ساختمانهای باشکوه، تئاترها و کتابفروشیها، در کنار کافههای شلوغ، تصویری زنده از پایتختی در حال حرکت ارائه میدهند.در محلهی قدیمی تفلیس، کوچههای سنگفرش شده، بالکنهای چوبی رنگی، و دیوارهایی که رد زمان بر آنها نشسته، ما را به دل قرنها میبرد. برج ساعت کجِ «ریزو گابریادزه»، با نمایش عروسکی هر ساعت، مثل تکهای از قصههای پریان در دل شهر سبز شده است.
صعودمان به قلعهی ناریکالا، یکی از قدیمیترین بناهای شهر، با نمایی تماشایی از رودخانه، گنبدهای رنگی حمامها، و بامهای خانههای آبی و سرخ، روز را به اوج میبرد. از بلندی این دژ تاریخی، تفلیس زیر پایمان گسترده است؛ شهری که تا شب، نهفقط آن را دیدهایم، بلکه در نبضش نفس کشیدهایم.
صبح زود، مسیرمان را به سوی شمال غربی کشور آغاز میکنیم؛ به سوی سوانتی، منطقهای کوهستانی و تاریخی که در دامنههای جنوبی رشتهکوه قفقاز واقع شده است. این منطقه به دلیل برجهای سنگی قرون وسطاییاش، که به عنوان نمادهای دفاعی و سکونتی ساخته شدهاند، شهرت دارد. این برجها که در روستاهایی مانند مستیا و اوشگولی قرار دارند، در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند و گواهی بر تاریخ پرفرازونشیب این منطقه هستند .
جاده پیچدرپیچ و پر فراز و نشیب، از جنگلها و رودخانهها عبور میکند. هر پیچ، نمایی نو از قفقاز را رو میکند. عصر به مستیا میرسیم، دهکدهای در دل کوه، با برجهای سنگی سوانها که قرنهاست مراقب سرزمیناند. بعد از تحویل اتاقها، در هوای خنک و کوهستانی روستا، قدمی کوتاه میزنیم و با سکوت این ناحیه آشنا میشویم.
صبح، کولهها را میبندیم و ترکینگمان آغاز میشود. مسیر امروز، ۱۶ کیلومتر پیادهرویست در دل درهای سبز. از مراتع گلپوش، از کنار اسبهای آزاد و نهرهایی که از دل کوه پایین میریزند عبور میکنیم. صدای گامهایمان با صدای زنگهای گلهها قاطی میشود. ظهر را در دامنهای باز میگذرانیم و عصر به روستای زاباشی میرسیم؛ جایی ساده و صمیمی، با کلبههایی چوبی و اجاقهایی که دود سفیدشان در آسمان غروب بالا میرود. شام را کنار هم میخوریم، در گرمای چراغهای نفتی.
آفتاب کمرمق صبحگاهی، مه نازکی روی درهها انداخته. امروز، مسیرمان از تپههای سبز به سمت آدیشی است؛ روستایی محصور در کوه. در راه، از میان چراگاههایی عبور میکنیم که با گلهای زرد و بنفش پوشیده شدهاند. رودخانههایی از دل یخچالها میآیند و هر از گاهی، صدای بلند بالهای یک عقاب، سکوت را میشکند. عصر، وقتی به آدیشی میرسیم، روستای کوچک چون نگینی در میان کوهها میدرخشد. کلبههای سنگی و آرامش مطلق این نقطه از جهان، فراتر از واژههاست.
امروز، بلندترین گذرگاه مسیر را پیش رو داریم. ترکینگ از آدیشی به ایپرالی، عبور از رودهای خروشان، صعودی آرام تا یالهای بلند و منظرهای شگفتانگیز از یخچال آدیشی. اگر شرایط جوی مساعد باشد، کولهها را پایین میگذاریم و حدود نیم ساعت به سوی نقطهای مرتفعتر میرویم. جایی با چشمانداز خیرهکننده از یخچال، جایی برای عکس و نفس. عصر به ایپرالی میرسیم، دهکدهای دورافتاده، در دل آرام کوهستان.
آخرین مسیر ترکینگ، پر از احساس و خاطره است. حدود ۵ ساعت پیادهروی تا اوشگولی، یکی از مرتفعترین سکونتگاههای دائمی اروپا، با برجهایی از سنگ و مردمانی محجوب. اینجا، آخر دنیاست و آغاز سکوت. پس از صرف ناهار و وداع با کوهستان، به سوی مستیا و سپس باتومی حرکت میکنیم. شب، به شهر ساحلی باتومی در کنار دریای سیاه میرسیم؛ شهری پرنور و شاد، در تضاد کامل با کوههای سوانتی.
بعد از روزهای پیادهروی و کوهستان، حالا وقت آرامش است. صبح را در ساحل میگذرانیم، کنار دریا قدم میزنیم یا در خیابانهای پر جنبوجوش شهر میگردیم. فرصت خوبیست برای خرید سوغاتی، امتحان غذاهای دریایی و ثبت آخرین عکسهای سفر.
با کولهای از خاطرات، با رد کفشهای خاکی، و ذهنی پر از تصویر قفقاز، راهی خانه میشویم.
تور گرجستان و ترکینگ در قفقاز