هوتونگهای پکن، مثل رگهای یک موجود زنده، در دل این شهر باستانی جریان دارند. این کوچههای باریک و پیچدرپیچ، نهتنها بخشی از تاریخ پکن را در خود حفظ کردهاند، بلکه زندگی مدرن را نیز در آغوش کشیدهاند. هوتونگها، جایی هستند که گذشته و حال در هم میآمیزند و داستانهایی از نسلها را روایت میکنند. اگر میخواهید روح واقعی پکن را کشف کنید، می توانید با تور چین نارون همراه شوید و از هوتونگ های پکن بازدید کنید.
زیر پوست پکن، جایی که تاریخ هنوز نفس می کشد
پکن را معمولاً با میدان تیان آن من، دیوار بزرگ چین و کاخهای سلطنتی اش به خاطر میآورند. شهری شلوغ، پرهیاهو و مدرن، با آسمان خراش هایی که مثل شمشیر در آسمان خاکستری اش فرو رفته اند. اما آنچه اغلب در تصاویر رسمی و تورهای متداول نادیده گرفته می شود، چیزی است که واقعاً روح این شهر را زنده نگه داشته: هوتونگ ها.
هوتونگ، واژه ای ست ساده برای توصیف کوچه های باریکی که در دل بافت سنتی پکن پیچیده اند. کوچه هایی که دیوارهایشان نفس کشیده اند، خنده و گریه شنیده اند، و هنوز با بوی نان بخارپز و چای تازهدم، مهمانان را به درون دعوت می کنند.
قدم گذاشتن در هوتونگ ها، یعنی سفر به گذشته ای نه چندان دور، به زندگی آرام و اجتماعی ای که پشت دیوارهای خاکستری، در حیاط های کوچک و صمیمی شکل گرفته است.
اگر بخواهی پکن را نه از نمای بالا، که از کف زمین بشناسی، باید پا به درون این کوچه ها بگذاری. اینجا خبری از نور نئونی و برندهای درخشان نیست. بهجایش، مردی نشسته با دوچرخه ای قدیمی، زنی با کیسه های سبزی تازه، صدای خندهی کودکان، و پیرمردی که زیر درخت توت، روزنامه می خواند.
در هوتونگ ها، زمان کندتر می گذرد. صداها واقعی اند، ریتم زندگی طبیعی است، و شهر، چهرهی بیگریمش را به تو نشان می دهد. این کوچه ها فقط مسیر عبور نیستند؛ خود مقصدند. در هر دیوار، یک خاطره نهفته است. در هر پیچ، بخشی از زندگی روزمره، فرهنگی محلی یا گوشه ای از تاریخ پنهان شده.
برای مسافری که بهدنبال تجربه ای اصیل از چین است، هوتونگ ها همان جایی هستند که باید باشد. نه در کاتالوگ های براق، نه در تورهای سریع و سطحی. اینجا، در عمق کوچه های خاکستری، پکن هنوز زنده است؛ با زبان خودش، با عطر چای، با چرخ های دوچرخه ای که از دیروز تا امروز، بی وقفه روی سنگ فرش ها می چرخند.
هوتونگ یعنی چه؟

هوتونگها کوچههای قدیمی و باریکی هستند که در سراسر شهر پکن پراکنده شدهاند. این محلهها عمدتاً در مناطق مرکزی شهر، بهویژه اطراف شهر ممنوعه و معبد لاما، یافت میشوند. معروفترین هوتونگها در مناطق دونگچنگ و شیچنگ قرار دارند. این مناطق بهدلیل نزدیکی به جاذبههای تاریخی و جاهای دیدنی چین محبوبیت زیادی میان گردشگران دارند.
«هوتونگ» (Hutong) واژه ای ست که شاید در زبان چینی امروز، معنایی ساده و مشخص داشته باشد—کوچه ای باریک، میان دیوارهای بلند و خانه هایی قدیمی. اما پشت این واژه، تاریخی چند صد ساله خوابیده؛ تاریخی که فقط به معماری مربوط نمی شود، بلکه به سبک زندگی، رابطه های انسانی و حتی نظم اجتماعی چین در دوره های امپراتوری گره خورده است.
واژهی «هوتونگ» ریشه در زبان مغولی دارد. گفته می شود در زمان سلطنت دودمان یوآن، زمانی که مغولها بر چین حکمرانی میکردند، واژهی «خوتا» (hottog)، بهمعنای «چاه آب» یا «منبع آب» وارد زبان چینی شد. چرا که محله های اولیه در پکن اغلب حول یک چاه مرکزی شکل میگ رفتند و زندگی مردم، چه از نظر معماری و چه از نظر معاشرت، بر پایه این چاه ها سازمان می یافت. با گذشت زمان، این واژه در زبان محلی چینی تغییر شکل داد و به «هوتونگ» تبدیل شد—و بهمرور، معنایش از «مکان جمعشدن مردم» به «کوچه» گسترش یافت.
در دوره های سلطنتی چین، بهویژه در زمان دودمان مینگ (۱۳۶۸–۱۶۴۴) و چینگ (۱۶۴۴–۱۹۱۲)، ساختار شهری پکن به گونه ای طراحی شده بود که طبقات مختلف جامعه، در محله هایی مشخص و درون شبکه ای از هوتونگ ها زندگی میکردند. اشراف و مقامات، خانه هایی وسیعتر با تزئینات سنگی در هوتونگ های مرکزیتر داشتند؛ در حالیکه کارگران و کاسب ها در کوچه های حاشیه ای و فشرده تر سکونت میکردند. خانه های سنتی پکن که «سیههیوان» (siheyuan) نام دارند، چهارگوشهایی هستند با حیاط مرکزی که اتاقها بهصورت چهار ضلع دور آن قرار گرفته اند—و هوتونگ ها، رشتههای ارتباطی میان این سی هه یوان ها بودند.
در دوره ای نهچندان دور، تعداد هوتونگ های پکن به بیش از ۷ هزار کوچه می رسید. این کوچه ها، بهنوعی نقشهی فرهنگی–اجتماعی شهر بودند؛ راه هایی که مردم را به هم متصل می کرد، هویت محله ها را شکل میداد، و زمینه ای برای تولد قصه ها، شایعات، عاشقانه ها و حتی شورش های تاریخی بود.
اما امروز، بسیاری از این هوتونگ ها جای خود را به برج ها، خیابان های عریض، یا مراکز تجاری مدرن داده اند. هرچند هنوز صدها کوچهی قدیمی باقی مانده که حافظهی تاریخی پکن را زنده نگه می دارند؛ کوچه هایی که با تمام سادگیشان، صدایی از گذشته اند.
در ادامه این مقاله، به میان این کوچه ها قدم خواهیم گذاشت—از معروف ترینشان گرفته تا کمترشناختهشدههایی که گنجینه های پنهاناند. هرکدام روایتی دارند که می خواهند برای مسافری کنجکاو بازگو کنند.
سفر به گذشته در دل کوچه ها

اگر در دل هوتونگ ها قدم بزنی، دیری نمیپاید که با ساختار خاصی از خانه ها رو به رو می شوی؛ خانه هایی با در چوبی، دیوارهای خاکستری بلند و حیاطی که انگار رازهای یک خانواده را در خود نگه داشته. این خانه ها «سی هه یوان» (Siheyuan) نام دارند؛ یعنی خانه هایی چهارطرفه، با حیاطی مرکزی که اتاق ها گرداگرد آن چیده شده اند. ساختاری که نه فقط نماد معماری سنتی پکن، بلکه تجسمی از فرهنگ خانوادگی و نظم اجتماعی در چین کلاسیک است.
سی هه یوان مانند سلول هایی درون بافت کوچه های هوتونگ نشسته اند. وقتی از در وارد میشوی، یک راهرو باریک تو را به قلب خانه می رساند: حیاطی با درخت انار یا زردآلو، قفس پرنده ای آویزان از طاق، و حوضی کوچک که آب در آن آرام می جنبَد. هر ضلع این حیاط، به یکی از اعضای خانواده تعلق دارد. اتاق شمالی معمولاً برای بزرگ ترها و پدر و مادر است، چراکه آفتاب گیر و گرم تر است. اتاق های شرقی و غربی به فرزندان اختصاص دارد و اتاق جنوبی معمولاً برای مهمان یا انبار است.
این شکل از معماری، چیزی فراتر از چیدمان فضاست؛ بازتابی از فلسفه زندگی شرقی ست. همه چیز بر پایهی تعادل، نظم و احترام طراحی شده. خانواده ها نه در آپارتمان های مجزا، که در کنار هم، اما با حفظ فضاهای شخصی زندگی می کردند. دیوارهای بلند بیرونی نه تنها امنیت فراهم می کردند، بلکه خانه را از شلوغی بیرون جدا می ساختند؛ گویی هر سیههیوان، دنیایی بود برای خودش.
در هوتونگ ها، زندگی اجتماعی جاری بود، اما نه در قالبی مدرن و پرسرعت. همسایه ها همدیگر را به نام می شناختند، زن ها جلوی در چای می نوشیدند، بچه ها در کوچه بازی می کردند و پیرمردها با لباس های سنتی، بادبزن در دست، از خاطرات سال های دور حرف می زدند. آنچه در هوتونگ ها جریان داشت، زندگی جمعی با طعمی انسانی بود.
هرچه از مرکز پکن دورتر می شویم، سی هه یوانها کوچکتر و سادهتر می شوند؛ اما در دل همان سادگی، اصالت موج می زند. خانه هایی که شاید امروز ترک خورده باشند یا به دست تعمیرکاران افتاده باشند، اما هنوز هم خاطرهی نسل ها را در دیوارهایشان حفظ کرده اند.
بسیاری از این خانه ها امروزه بازسازی شده اند و به کافه های کوچک، گالری های هنری یا حتی اقامتگاه های سنتی (بوتیک هتل ها) تبدیل شده اند—اما در برخی از آن ها هنوز صدای واقعی زندگی شنیده می شود. صدای برخورد قاشق به کاسهی برنج، صدای رادیویی که از دههی هشتاد میلادی مانده، صدای خندهی بچه هایی که هنوز بازی را به موبایل ترجیح می دهند.
معماری هوتونگ ها، نوعی معماری در مقیاس انسانیست—برای آرام راهرفتن، برای گفتوگو، برای حس کردن حضور دیگری. پکنِ امروز با برجها و بزرگراههایش، شاید خیرهکننده باشد، اما هوتونگ ها همان جاییست که پکن، خودش باقی مانده است.
در قرن بیستم، با گسترش شهرنشینی و مدرنیزهشدن پکن، بسیاری از هوتونگها تخریب شدند تا جای خود را به ساختمانهای بلندمرتبه و خیابانهای عریض بدهند. اما برخی از آنها بهدلیل ارزش تاریخی و فرهنگیشان حفظ شدند و امروزه بهعنوان جاهای دیدنی پکن مورد توجه قرار میگیرند.
هوتونگ های معروف پکن
در میان هزاران هوتونگی که در بافت تاریخی پکن ریشه دوانده اند، برخی نام و شهرتی فراتر از یک کوچه قدیمی پیدا کرده اند. کوچه هایی که یا به خاطر ساختار معماری منحصر به فردشان شناخته می شوند، یا بهخاطر اتفاقی تاریخی، یا به دلیل حضور چهره های فرهنگی و سیاسی در آن ها. در ادامه، به معرفی چند هوتونگ شاخص میپ ردازیم که هرکدام، بخشی از پازل پیچیده و شاعرانه پکن اند:
نانلوگو شیانگ (Nanluoguxiang) | پررونقترین کوچه پکن

اگر بخواهید تنها یک هوتونگ را در سفر به پکن ببینید، نانلوگو شیانگ احتمالاً بهترین گزینه است. این کوچهی باریک که در مرکز شهر و نزدیکی شهر ممنوعه قرار دارد، ترکیبی جذاب از تاریخ و مدرنیته است.
اینجا پر از مغازه های کوچک صنایعدستی، کافههایی با سقف چوبی، گالری های هنری، غرفه های فروش چای، و فروشگاه هاییست که اقلام سنتی چینی را با طراحی معاصر عرضه می کنند. صدای موسیقی خیابانی با بوی بخور سنتی در هم می آمیزد، و در هر پیچ، ترکیبی از توریست های کنجکاو و پکن نشین های قدیمی دیده می شود.
نانلوگو شیانگ فقط یک هوتونگ نیست، یک تجربهی فرهنگی کامل است—برای پیاده روی، چشیدن طعم خوراکی های محلی، خرید یادگاری، و در نهایت نشستن در کافه ای کوچک با پنجره ای رو به کوچه.
یاندای شیه جی (Yandaixiejie) یا کوچه نی قلیان ها

نام این کوچه بهمعنای “کوچه نی قلیان” است، چرا که در گذشته مرکز ساخت و فروش قلیان های سنتی و دود افزارهای چینی بوده. این کوچهی مورب، یکی از قدیمی ترین هوتونگ های پکن است و با معماری دورهی مینگ و چینگ، هنوز هم حال و هوای دوران کلاسیک چین را حفظ کرده.
امروز، یاندای شیه جی پر از مغازههایی است که صنایعدستی، عتیقهجات، چای، و لباس های سنتی می فروشند. پیاده روی در این کوچه، مثل ورق زدن کتابیست که با هر قدم، صفحه ای از تاریخ را نشان می دهد.
دونگ جیاو مین شیانگ (Dongjiaominxiang) یا کوچه دیپلمات ها

طولانیترین هوتونگ پکن است و روزگاری محل استقرار سفارتخانه ها و اقامتگاه های دیپلمات های خارجی در دوران سلطنت چینگ بوده. این کوچه به سبک اروپایی ساخته شده و خانه های آن برخلاف سی هه یوانهای سنتی، گچکاریشده و با طاق های بلند هستند.
امروزه این هوتونگ بیشتر حال و هوای تاریخی دارد و کمتر توریستیست، اما برای علاقهمندان به تاریخ سیاسی چین، جاییست که ردپای روابط خارجی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم را می توان در آن پیدا کرد.
کوچه دو دروازه امپراتوری (Di’anmen Dongdajie)

این کوچه در نزدیکی دروازه شمالی شهر ممنوعه قرار دارد و یکی از مسیرهای تاریخی درباریان و گماشتگان سلطنتی بوده است. بسیاری از خانه های این منطقه متعلق به مقامات رسمی و خاندان های بزرگ دوران امپراتوری چین بوده اند.
امروز، بافت سنتی این کوچه حفظ شده و برخی از خانه های آن به اقامتگاه سنتی (بوتیکهتل) تبدیل شده اند که تجربهی زیستن در یک سی هه یوان اصیل را برای مسافران ممکن می سازد.
چرا باید این هوتونگ ها را دید؟

بازدید از هوتونگ های معروف، فقط یک پیادهروی نیست. اینجا پکنِ واقعی نهفته است: شهری که در آن، زمان آهسته می گذرد، مردم به گذشته خود وفادارند و فرهنگ، نه در سالن های موزه، بلکه در کوچه و زندگی جاری است.
در این کوچه ها، هر پنجره رو به یک داستان است، هر در چوبی، پلی به قرنی دورتر. و اگر چشم دل داشته باشی، می توانی صدای زنگ دوچرخه ای را بشنوی که از میان خاطره ها عبور می کند.
زندگی در کوچه های باریک

در هوتونگ های پکن، زندگی فقط در معماری نیست؛ در دیوارهای خاکستری یا حیاط های چهارضلعی خلاصه نمی شود. زندگی اینجا در جریان است—در صدای خندهی بچه هایی که با توپ پلاستیکی در کوچه می دوند، در بخار چای سبزی که از استکان باریکی بلند می شود، در بوی نودل سرخ شده ای که از پنجره ای قدیمی بیرون می زند.
کوچه ها باریک اند، اما دنیایی در خود دارند؛ دنیایی که پر است از جزئیات انسانی، از روابطی که امروز در شهرهای مدرن گم شده اند. مردم اینجا هنوز همسایه اند؛ نه صرفاً ساکن کنار هم. جلوی در خانه ها نیمکت هایی چوبی گذاشته شده که عصرها به کافه های محلی کوچک بدل می شوند. پیرمردها با لباس های نخی سنتی، بادبزن به دست، روی نیمکت ها می نشینند، از اخبار روز می گویند، و گه گاهی با لبخند سری برای عابری تکان می دهند.
در یکی از همین کوچه ها، ممکن است با زنی سالخورده روبه رو شوی که در حال پهن کردن ورق های نازک خمیر دامپلینگ است. اگر با لبخند نزدیک شوی و کمی کنجکاوی نشان دهی، شاید دعوتت کند به تجربهی درستکردن دامپلینگ در آشپزخانه ای که دیوارهایش بوی روغن کنجد و سرکه برنج گرفته.
غذا در هوتونگ ها نه فقط تغذیه، که نشانه ای از فرهنگ روزمره است. در گوشه ای از کوچه، مردی با سه چرخه مخصوص، کاسههای بخارپز را میچیند و بائوزی (نانهای بخارپز پرشده با گوشت یا سبزی) می فروشد. کمی آنسوتر، یک خانواده سهنسلی دور میز کوچکی کنار خیابان نشسته اند و نودل داغ می خورند.
هر خانه ای انگار شخصیت خودش را دارد؛ بعضیها به اقامتگاه تبدیل شده اند، بعضی هنوز محل زندگیاند. گلدانهایی با گل داوودی یا بامبو جلوی درها دیده می شود، لباسها روی بند خشک می شوند، و چراغ هایی کاغذی از سقف ایوانها آویزاناند.
مراسم محلی نیز بخشی از زندگی در هوتونگ هاست. مثلاً در فصل جشنواره فانوس، بچه ها با فانوس های رنگارنگ در کوچه ها راه می روند، یا در عید بهار، در خانه ها عود روشن می شود و دعای سال نو روی کاغذهای قرمز به در آویزان می گردد. این سنت ها، نه در سالن های فرهنگی، که در همین کوچه های فروتن و زنده، ادامه دارند.
هوتونگ ها از آن مکان هایی هستند که با تو حرف می زنند. کافیست بایستی، ساکت شوی، و نگاه کنی. یک کوچهی باریک می تواند برایت قصه ای از یک ازدواج قدیمی بگوید، داستان دختری که پیانو تمرین می کرد، یا پیرمردی که هر روز صبح تا میدان تیان آن من پیاده میرفت.
و وقتی با محلیها حرف بزنی—نه با زبان، بلکه با لبخند، با احترام، با تماشا کردن—میفهمی اینجا فقط مقصدی برای بازدید نیست، مقصدیست برای تماشای یک زندگی کامل.
آیا هوتونگ ها زنده می مانند؟
هوتونگ ها، با آن همه زندگی، صمیمیت و حافظهی تاریخی، حالا با یکی از مهمترین چالشهای خود روبهرو هستند: بقا در دل شهری که هر روز بلندتر و مدرنتر می شود.
در دهه های گذشته، موج توسعه شهری در پکن آنقدر پرسرعت پیش رفت که هزاران هوتونگ از نقشه حذف شدند. خیابان هایی عریضتر جای کوچه های باریک را گرفتند، ساختمان های چندطبقه بر بقایای سی هه یوانها سر بلند کردند، و پروژه های نوسازی، بیآنکه معنای زندگی در این بافت ها را بفهمند، خانه ها را ویران و مردم را جا به جا کردند.
برای دولت، توسعه شهری و بازسازی زیرساخت ها ضرورتی اقتصادی و اجتماعی بود. اما برای بسیاری از پکننشین های قدیمی، این توسعه معنایی دیگر داشت: جا گذاشتن خاطرات، گم شدن صداها، از بین رفتن محلههایی که نه فقط مکان، که سبک زندگی بودند.
در دهه ۲۰۰۰ میلادی، فشارهای بینالمللی و اعتراض های داخلی باعث شد که سیاست ها کمی تعدیل شود. برخی هوتونگ ها، بهجای تخریب، بازسازی و احیا شدند. البته این بازسازی همیشه با نگاهی انسانی و فرهنگی انجام نشده. در برخی مناطق، خانه های سنتی به بوتیک هتل های گران قیمت تبدیل شده اند، یا ساکنان بومی جایشان را به مهاجران ثروتمند یا پروژه های تجاری داده اند.
پرسش مهمی که امروز در پکن مطرح است این است که آیا هوتونگ های زنده را می خواهیم یا فقط هوتونگ های موزه ای؟ آیا هدف، حفظ شکل معماری کوچه هاست یا حفظ روح زندگی در آنها؟ زیرا هوتونگ بدون ساکنانش، بدون بازی بچه ها و فروشنده بائوزی، دیگر هوتونگ نیست؛ فقط پوسته ای از گذشته است.
در سال های اخیر، تلاش هایی هرچند محدود برای احیای مشارکتی هوتونگ ها آغاز شده است. برخی پروژه ها سعی می کنند با همراهی ساکنان محلی، خانه ها را بازسازی کنند، بدون آنکه هویت محله را قربانی کنند. این الگوها، اگر توسعه پیدا کنند، می توانند الگویی فرهنگی برای نجات بافت های سنتی در سراسر چین باشند.
اما هنوز خطر بیخ گوش هوتونگ هاست. هر روز کوچه ای بسته می شود، خانه ای فرو می ریزد، یا خانواده ای از دل خاطراتش کوچ می کند. بقا برای هوتونگ ها، دیگر فقط مسئله ای معماری نیست؛ مسئله ای اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی است.
پرسش مهم ما نیز بهعنوان گردشگر، نویسنده یا مسافر این است که ما چه نوع شهری را تشویق می کنیم؟ شهری که تنها تصویرهای گذشته را به ما نشان دهد؟ یا شهری که گذشته اش را زنده نگه می دارد، در کوچه هایی که هنوز نفس میکشند؟
چطور هوتونگ را تجربه کنیم؟ راهنمای بازدید برای گردشگرها

دیدن هوتونگ ها فقط بازدید از چند کوچه باریک نیست؛ تجربه ای است که باید با قدم زدن، مکث کردن، شنیدن و چشیدن همراه باشد. برای درک واقعیت زندگی در پکن، هیچ جای بهتری از هوتونگ ها نیست. در این راهنما، به صورت کاربردی و مرحلهبهمرحله، خواهیم گفت چطور میتوان هوتونگ را مثل یک مسافر عاشق، نه فقط یک توریست، تجربه کرد.
بهترین زمان بازدید از هوتونگ ها
بهار و پاییز، بهترین فصلها برای سفر به پکن و گشتوگذار در هوتونگ ها هستند. هوای معتدل و نور نرم خورشید، کوچه ها را شاعرانهتر می کنند. از نظر ساعت روز، صبح زود یا غروب نزدیک به غروب آفتاب، فضا حال و هوای بومی تری دارد: محلی ها در حال خرید نان تازه، شستن لباس یا نشستن جلوی درِ خانه.
چگونه هوتونگ را کشف کنیم؟
۱. پیادهروی
برای درک بافت تاریخی، باید قدم زد. پیاده روی در هوتونگ ها بهترین راه تجربه آن هاست. هر پیچ و خم، داستانی پنهان دارد. بوی غذا، صدای رادیوی قدیمی، یا پیرمردی که با لباس سنتی در حال تمیز کردن دوچرخه اش است—جزئیات همین جاست که زنده اند.
۲. تور دوچرخه سواری در هوتونگ
اگر کمی ماجراجو هستید، می توانید از تورهای دوچرخه سواری استفاده کنید. این تورها معمولاً با راهنمای انگلیسی برگزار می شوند و در طول مسیر، ایستگاه هایی برای چای، میان وعده یا بازدید از خانه های تاریخی دارند.
۳. اقامت در سی هه یوان
برخی از خانه های سنتی (سی هه یوان) بازسازی شده اند و به مهمانسراهای بومی یا بوتیک هتل تبدیل شده اند. اگر در یکی از این خانه ها اقامت کنید، زندگی در هوتونگ را از درون تجربه خواهید کرد. صبح با صدای زنگ دوچرخه بیدار میشوید و عصر با محلی ها گپ میزنید.
چه چیزهایی را از دست ندهیم؟
چایخانه های محلی: نشستن روی چهارپایه چوبی، نوشیدن چای گل یاس در فنجان بدون دسته، و تماشای رفتوآمد مردم.
صبحانه در خیابان: بائوزی داغ (نان بخارپز با گوشت)، سوپ برنج یا تخم مرغ پختهشده در چای سیاه.
کافه های هنری کوچک: بعضی خانه های قدیمی تبدیل به گالری شده اند؛ عکس، نقاشی یا حتی کتاب هایی از ادبیات چینی.
مراکز خوشنویسی و چاپ سنتی: در هوتونگ ها می توانید خوشنویسان چینی را ببینید یا یادگاری هایی با حروف سنتی بخرید.
چرا باید هوتونگ ها را دید و به خاطر سپرد؟
پکن را می توان شهری با برج های سر به فلک کشیده، بزرگراه های چندطبقه و فروشگاه های شیشه ای توصیف کرد، اما پکن واقعی، آن شهری که نفس می کشد و داستان می گوید، در هوتونگ هاست.
در کوچه هایی که عرضشان از دو دوچرخه بیشتر نیست، هنوز صدای گذشته شنیده می شود. صدای مادربزرگی که در حال پاک کردن سبزیست، صدای پسربچه ای که با تیله بازی می کند، صدای بوی غذا از پنجره ای که همیشه نیمه باز است. این صداها، این تصویرها، همان چیزهایی هستند که شهر را از یک سازهی بتنی، به خانه ای انسانی تبدیل می کنند.
در روزگاری که شهرها با شتاب در حال نو سازی اند و گذشته ها در میان برج ها دفن می شوند، هوتونگ ها حافظان میراث نامرئی اند؛ حافظان حافظه جمعی. دیدن و تجربه کردن آن ها، فقط توریستی بودن نیست؛ نوعی احترام گذاشتن است به چیزی که ممکن است فردا دیگر نباشد.
اگر روزی به پکن رفتید و فقط دیوار ممنوعه یا میدان تیان آن من را دیدید، یعنی نیمی از پکن را جا گذاشته اید. اما اگر به کوچه های خاموش و زندهی هوتونگ ها رفتید، یعنی با قلب پکن دیدار کرده اید. شهری که در سکوت کوچه های باریک، بلندترین روایت هایش را زمزمه می کند.
سخن پایانی
هوتونگهای پکن، مثل گنجینههایی هستند که در دل این شهر پنهان شدهاند. هر کوچهی باریک، هر دیوار قدیمی و هر لبخند محلی، داستانی دارد که منتظر است تا کشف شود. در سفر به چین، هوتونگها را از دست ندهید؛ زیرا آنها قلب تپندهی این شهر هستند. امیدواریم از مطالعه هوتونگ های پکن لذت برده باشید و با دیدگاه ارزشمند خود نارون را در ارائه محتوا های گردشگری مفید یاری نمایید.
منابع:








